ناگهان چه زود می رسد و
چه زود دیر می شود
همین دیروز بود، انتخاب
واحد و شروع کلاس ها. اما امروز بود، آخرین امتحان و پایان کلاس ها و همین فردا
خواهد بود، انتخاب واحد و شروع دوباره کلاس ها. یاد خاطرات، افکار را در هم می
شکند، چشم ها را می گریاند و لحظه ها را بی تاب می کند که باز دوباره بیاید آن
روزگارانی که یاد می شود اما چه فایده که یادی بیش نیست و خاطره ایست که تکرار
ناشدنی است. اما هنوز هم روزها باقیست، فردایی هم هست، حیف که آن هم زود دیر می
شود. چه کنیم دنیا این گونه در گذر و است، رحم بر هیچ ثانیه ای ندارد چه رسد به
خاطراتی که چند صباحی پیش گذشت. تا آمدیم از خوبی بگوییم، دوباره داد و بیداد
برخاست.
کاش روزگار این طور نبود
و هر دمش این طور فریاد نبود